بسیار اوقات فریاد زورق نشینانی را در لجّه ی آشفته و پر از آشوب بحر دنیا می شنوم . خطاب به فروافتادگان در این بحر که
آی بیچارگانی که در حال غرق شدن در میان این خیزابهای دهشتزار و بیرحم و جان ستان هستید ! در زورق ما در آیید تا در امان باشید از این امواج مهیب و کوبنده ، که اگر چه کوچک است این زورق ما و خُرد ، اما مدد از سفینه ی نوح دارد . و ما شما را در همین زورقها بدان کشتی می رسانیم . که مآمن است و پناه .
اما دریغ که هرچه گوش فرا می دهم لبیکی از این غرق شدگان نمی شنوم . جز هر چند گاهی صدای ضعیفی از سر ضعف و واماندگی ، ولی افسوس که چه بسیارند غرق شدگان ، و چه قلیلند کمک خواهندگان ، که :
" و قلیل من عبادی الشکور "
اپدیت جدید
وسام